سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، خُنَک کردن جگر تفته را دوست دارد . هرکه جگری تفته را آب بنوشاند، چه [متعلّقبه] چارپایان باشد یا جز آن، خداوند، در آن روزی که سایه ایجز سایه او نیست، بر او سایه افکند . [.امام باقر علیه السلام]
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید

با خودم فکر می کردم تحقق رویاهایم غیر ممکن است،اما خدا گفت :

«هر چیزی ممکن است»

گم شده بودم،گیج بودم،فکر می کردم هیچ وقت جوابی پیدا نخواهم کرد،اما خدا گفت :

«من هدایتت خواهم کرد»

خود را باختم،فکر می کردم نمی توانم،از عهده اش بر نمی ایم ،اما خدا گفت :

« تو از عهده ی هر کاری بر می ائی»

غمگین بودم،احساس کردم زیر کوهی از نا امیدی گیر افتادم ،اما خدا گفت:

« غمهایت را روی شانه های من بریز»

فکر کردم نمی توانم،من انقدر باهوش نیستم،اما خدا گفت :

« من به تو خرد لازم را می دهم»

بار گناهانم رنجم می داد ،برای کارهای بدی که کرده بودم از خود عصبانی بودم،اما خدا گفت :

«من تو را می بخشم»

از خودم بدم می امد ،فکر می کردم هیچ کس مرا دوست ندارد ،اما خدا گفت :

«من به تو عشق می ورزم »

گریه می کردم،زیرا تنها بودم،اما خدا گفت :

« من همیشه با تو هستم

 



محمد رضا مظفری ::: جمعه 87/7/5::: ساعت 8:23 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدید :70296

>> درباره خودم <<
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید
محمد رضا مظفری
سلام نگاهی زیبا به زندگی بینداز تا ببینی حکایت این آفرینش هرچند درظاهر رنج است و پوچی و درد اما در عمق قصه خلقت زیباییست و شور و تلاش برای رسیدن به شهری که تو باشی و خدا و دیگر هیچ داستانهای این وبلاگ را بخوان و افتخار نوشتن نظری هر چند کوتاه را نصیب من کن یا حق

>>لوگوی وبلاگ من<<
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<